سنگ انداز

سنگ اندازی یک سنگ انداز

سنگ انداز

سنگ اندازی یک سنگ انداز

حمد پاک از جان پاک آن پاک را
کو خلافت داد مشتی خاک را
درغمش راهی که گردون میرود
سرنگون درخاک و در خون میرود
سنگ را و مرغ را هم ناله ساخت
مرغ آورد و زسنگش ژاله ساخت
مرغ مستش حرب پیل آغاز کرد
در میان کعبه سنگ انداز کرد

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

خودنویس

من می نویسم چون هستم نه اینکه هستی من نوشتن باشد.

من می نویسم چون به اندازه نوشتن هستم نه این که اندازه من نوشتن باشد.

دوستم می نوشت چون دوست داشت من هم نوشتن را دوست دارم ولی نوشتن دوست من

 نیست از شما چه پنهان گاهی با نوشته ها دوست می شوم.

یکی می نوشت چون نمی خواست بگوید من هم ناگفته ها را گاهی می نوشتم

ولی مدتی است که با نانوشتنی ها روبه رو شده ام نمی دانم چه کنم.

یکی شغلش نوشتن و دیگری تفریحش ، سوم شخص مفردی برای فرار از خود می نوشت.

من هم گاهی برای فرار از خودم می نویسم تا غیر آن چیزی که هستم را نشان دهم

و خود واقعی را در پشت کلمات جایی دهم ولی یک مشکل بزرک دارم که

در پشت دیوار شیشه ای کلمات نمی توانم خود را مخفی کنم.

من خودم را می نویسم.

خودم را که می نویسم آرام می شوم.

این نوشته را برای بخشی از خودم نوشتم، برای دوستانم!

نظرات (۲)

  • هادی سیاوش کیا
  • سلام
    خیلی قشنگ بود.
    اما یه کم روون تر بنویسین خب!
    یه کم نفهمیدم.
    پاسخ:
    سلام
    از یک نصف روزی بیش تر از این هم نمیشه توقع داشت

    سر گذر:دیگر جارو جواب نمیدهد باید گروه تفحص راهی کرد 

    یه سر هم به وبلاگتون بزنید بد نیست ها

    پاسخ:
    فکر کردی همه بیکارند که مثل شما سر گذر وایستند

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی